خسته ام
و می دانم نباید باشم. می دانم به قول جودی آبوت ؛ همین است که هست. هیچ کس چیزی به من بدهکار نیست...
کاش می شد از خانه کارهایم را بکنم ...
کاش می شد دو هفته نیایم سرکار...
کاش می شد رییس و معاونمان عوض بشوند آخر...
خسته شدم
خسته ی خسته
بدجوری همه چیز مصداق شهر بی حسابی است که بابا می گفت...
و متاسفانه می ترسم تپله من باشم
خداااا
دقيقه ها - ساعتها - روزها...برچسب : نویسنده : tarlan2010o بازدید : 143