بهمن است. هفتم. اول هفته

ساخت وبلاگ

راستش را بخواهی خسته ام

خیلی وقت است ننوشته ام اینجا

خودت هم می دانی

ولی خسته ام. البته به قول ک س ری : ععععععع! چه عجیب!!!!

ولی می خواهم نظم داشته باشم. خود معمولی ام باشم. آپارتمان 90 متری محله وسط شهر را درست کنم، ماشین قدیمی را مرتب کنم. یک حسی یک حالی یک طرح نوینی. یک شخصی سازی ای. مدل خودم کار کنم، البته بدیهی است که آنچنان ط رح نویی هم نمی توانم درانداخت

بله. جالب بود. خریدن به دلیل کنترل کردن. یک ذره سر این تمایل کنترل کردن را می خواهم بچرخانم به سمت خودم. به سمت این ه ی و لا؟ نه نه،‌این موجود سرسخت با اینرسی زیادی که اسمش م ه س ا است. با خودم کلنجار بروم

امیدوارم خد ا هم توانش را بهم بدهد

اوضاع و احوال؟

تقریباً مث همه نوشته ها ی اینجا

از وقتی این و ب ل اگ را شروع کرده ام تا الان قیمت دل ا ر 59 برابر شده

الان یک آن بهش اندیشیدم

و در یا فت ی های ما؟ شاید حدود 22 برابر

واقعن ف شا ر آمده بهمان ...

دیر است؟ برای امیدوار بودن؟ برای زندگی کردن؟

در آستانه پ ن جاه ؟؟؟

دقيقه ها - ساعتها - روزها...
ما را در سایت دقيقه ها - ساعتها - روزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tarlan2010o بازدید : 23 تاريخ : سه شنبه 17 بهمن 1402 ساعت: 4:57