در جستجوی ز م ا ن از دست رفته

ساخت وبلاگ

خنک است

فن کوئل روشن است و خنک است

حالا

6 سال است در این اتاق هستم

پشت این میز و با این کامپیوتر و...

یک نفر دیگر روبرویم بود ش ی ری ن و الان ی اس ی است...

حداقل 4 بار به شدت در این اتاق عصبانی شده ام

خیلی خندیده ام

و کار کرده ام در حالی که همه اش فکر کرده ام کار مفید نیست و در عین حال شاید از خیلی کارهای پرادعای خیلی های دیگر مفیدتر بوده، نه؟؟؟

چه روزهایی...

روزهای عجیب و سخت زیاد داشته ام سر کار ولی انگار بزرگ شدن حقیقی ام در اداره در ا م ور آ و پ رخ داد.

خانم ع دل ب ند دیوانه بود ولی نوچه پرور نبود و راستش شاید س ع ید طاه ری هم که اینقدر زمان هایی ازش متنفر بودم

عجیب است

چه نکاتی به ذهن میاید مدتها بعد وقایع

یک جورهایی وقتش است که بروم

مهم نیست خود رفتن محقق بشود

همان خواستن رفتن _ بدون کینه_ و بدون درماندگی هم مهم است.

الان حس می کنم قوی هستم

قوی تر از همیشه

می دانی چرا؟

چون کمتر از همه وقتهای دیگر در زندگی برایم مهم است که بقیه چه فکری در مورد می کنند. دقت کردی؟

نگفتم اصلاً

کفتم کمتر از وقتهای دیگر و احتمالاً در سال های آینده کمتر هم بشود.

برخی انسانهای پیشرفته از خیلی سنهای کمتر اینطوریند و خیلی هم بیشتر از الان من

دلم می خواهد یک کار جدی داشته باشم که احساس کنم مفید است و بگذارم پشتش و دبرو که رفتی...

خداییش البته یکی از مفیدترین کارها ورزش است...

دقيقه ها - ساعتها - روزها...
ما را در سایت دقيقه ها - ساعتها - روزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tarlan2010o بازدید : 36 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1402 ساعت: 14:24