معاون...احتمال معاون...

ساخت وبلاگ

بداخلاق بودن...

جدی بودن و دعوا کردن ... در حالی که سخت است.... با کنترل ، بدون عصبانیت یا بهتر است بگویم نه کلاً هدایت شده با عصبانیت و هدفمند و وظیفه بیسد

3 آبان است

چهارشنبه ای است در 1396

ممکن است ع د ل ی مدیرمان بشود....

تحمل بقیه... تحمل این که محبوب نباشی که هیچ ، از تو بدشان بیاید ... و در عین حال کارت را بکنی... کارهای زندگی ات را منظورم است...

باید دنبال هدف باشی...

دنبال هدفی باشی...

یادم هست یک بار سر توزیع کارانه بهم برخورده بود که چرا به ش ف ی ع ی ، عین من پول  داده اند چون فکر می کردم - و درست هم فکر می کردم به لحاظ اصولی - که خیلی بهترم از او ... خوب طول کشید تا بفهمم که یک من ماست چقدر کره دارد و شاید الان فهمیده باشم...

حالا هم اگر ع د ل ی مدیر بشود، و این پسره س ل ی را معاون کند همان احساس را خواهم داشت  .... اگر هم نه که ...

در مورد این وضعیت صبحهایم و مرخصی هایم و ... چه باید بکنم؟

درستش می کنم

عه

الان عنچوچک دارد بیرون در دادسخن می دهد در خصوص وضعیت بودجه... چقدر تهوع آور است

حال به هم زن

بی خود بی شخصیت تربیت نشده... البته این جا خیلی می بینی از این آدمها

+ نوشته شده در  چهارشنبه سوم آبان ۱۳۹۶ساعت 11:25  توسط ترلان كرماني  | 
دقيقه ها - ساعتها - روزها...
ما را در سایت دقيقه ها - ساعتها - روزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tarlan2010o بازدید : 143 تاريخ : سه شنبه 3 بهمن 1396 ساعت: 16:10